ینی یه انتظاراتی از ادم دارن... هم بهش فک کنم هم وابسته اش نشم... این به کنار، خب اون دفه گفتم که این نشدنیه 😂 حالا اون هیچی... مامانم برگشته میگه نمیخواد حساس باشی درموردش 😂 وای... به جان خودم عشق و علاقه و حسادت و حساس شدن و اینا همه با هم فامیلن 😬😂 من حرص میخورم... ملت میخندن بهم 😒 مردمان بی عشق... ایش 😬😂 خدا خودش صبر بده ینی... تا این ماجراها حل بشن از من چیزی باقی نمیمونه 😬 از دست رفتم... هعععییییی...
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
کارای نویسنده ی وبلاگ -نماینده- رو تایید میکنین و باهاشون موافقین؟!
آمار سایت
کدهای اختصاصی